به گزارش خبرنگار سیاسی باشگاه خبرنگاران؛ گفتگوی زنده محمود احمدی‌نژاد با مردم بعد از اخبار سراسری 21 شبکه اول سیما آغاز شد.
 
گفتنی است؛  احمدی‌نژاد در این گفت‌و‌گوی زنده تلویزیونی پیرامون عملکرد دولت طی 8 سال اخیر و نیز گزارشی از خدمات صورت گرفته به مردم ایران ارائه ‌می‌کند. 

مهمترین محور سخنان رئیس جمهور به شرح زیر است:


** در آخر دوره باید به ملت عزیز ایران گزارش ارائه دهیم اما با توجه به کستردگی ابعاد وظایف دولت اراده یک گزارش کامل نیست و اجحاف در حق ملت است.


** من این گزارش را در 5 بخش و در سطوح مختلف ارائه می‌دهم؛ فهرست اولین‌های دولت را به مردم ارائه می‌کنم.


** من از اول انقلاب سطوح مختلف مدیریت کشور را تجربه کردم و مسائل را از نزدیک دیده و با توانمندی و ضرورت‌های کشور آشنا شدم. معتقدم ظرفیت‌های ملت ایران بی‌نظیر است و ملت ایران می‌تواند در بالاترین سطح زندگی کند و پیشرفته‌ترین، شایسته‌ترین و مرفه‌ترین باشد و کشوری را داشته باشد که از فقر، تبعیض و محرومیت در آن خبری نباشد و همه در رشد و کمال باشند و لذت انسان بودن را بچشند.


** با احساس تکلیف و برای تغییر اداره کشور وارد عرصه شدم؛ من باور داشتم که کشور را می‌شود بهتر و با سرعت بیشتر اداره کرد لذا تصمیم گرفتم و احساس تکلیف کردم که کاندیدا شوم و آنچه در توان خودم و ملت می‌بینم، برای رسیدن به قله‌های بالاتر آزاد کنم.


** عده ای از سیاسیون معتقد بودند که انتخابات ریاست جمهوری نها متعلق به آن‌هاست و همه احزاب تقریبا با ورود من به عرصه مخالف بودند و حتی برخی گروه‌ها نیز فشار وارد کردند که انصراف دهم؛ البته معتقدم رئیس جمهور نباید وامدار هیچ حزب و گروهی باشد و باید تنها وامدار مردم باشد، وامداری به احزاب محدود می‌کند و نمی‌گذارد منافع ملی را به طور کامل در نظر  گرفت.


**  ملت در سال 84 خود را محصور در جریانات سیاسی نمی‌پنداشت چراکه سطح ملت بالاتر از آنهاست و می‌دیدم مردم دنبال حرکت‌های بزرگ، آزادسازی ظرفیت‌های بزرگ و ... هستند و دنبال این نیستند که احزاب و جناح‌ها چیه می‌گویند و هنگامی که در شهرداری بودم، نظرات مثبت مردم را می‌دیدم.


** در سال 84 من 100 درصد مطمئن بودم رئیس‌جمهور می‌شوم. چند ماهی قبل‌ انتخابات از این امر آگاه و مطمئن بودم البته در آن زمان ما مشغول به کار بودیم و اعلام ما به کارها آسیب می‌زد.


** عدالت و عدالت‌گستری، خدمت‌رسانی بود و توسعه فرهنگ آن، توسعه مهرورزی ، پیشرفت و تعالی همه‌جانبه کشور بود و  بازگشت مردم و بازگرداندن دولت به مردم ‌و باز کردن حلقه‌های بسته‌ای بود که شکل گرفته بود، 5 محور برنامه های اعلام شده از سوی من در سال 84 بود.


** در آن زمان من یک قول به مردم دادم و تنها قولی که بنده به مردم دادم، این بود که در آن زمان نگفتم پول می‌دهم و یا اضافه می‌کنم و هیچ بلکه تنها قولی که به مردم دادیم، این بود که تمام توان و وجود خودم و دولت را صرف تحقق این برنامه‌ها می‌کنیم.


** عدالت بسیار مهم است و ترجمه عملی توحید در زندگی اجتماعی است، دالت به معنای فراهم کردن محیط مناسب برای رشد استعدادهای انسان است. ما بسیاری از اختیارات را به استان ها دادیم تا خودشان را پیدا کنند و ما گام های زیادی در راستای تحقق عدالت  برداشتیم چراکه عدالت نباشد فرصتی برای رشد پیدا نخواهد شد.


** دولت نهم و دهم در شرایط بسیار خاص و سختی مستقر شد، عراق و افغانستان در اشغال بودند و آمریکا همواره تهدید می کرد و دولت نهم در سایه تهدیدات آمریکا به پایان رسید، بحران اقتصادی در زمان استقرار دولت نهم و دهم گریبانگیر جوامع بود و ما تحریم های سختی داشتیم، شرایط داخلی هم سخت بود و فشارها بر روی دولت زیاد بود.


** مدتی است در موضوع هسته‌ای دخالت ندارم.


**  تا الان بیش از 40 میلیون نفر شناسایی شده و سهام عدالت را دریافت کردند که 8 میلیون نفر هم در راه هستند. از 6 دهک به 2 دهک کم درآمد و دارای مشکل سهام را رایگان ارائه می کنیم. تا کنون 1384 میلیارد تومان سود برای سهام عدالت پرداخت کردیم که متعلق به دو دهک پایین بوده است.


** یک کار دیگر که انجام دادیم، توزیع بانک‌ها قرض‌الحسنه بود. مردم قبلا وقتی پولی را می‌گرفتند که این پول ها به صورت قرض‌الحسنه نبود. این  را معمولا طبقات پایین درآمدی می‌گیرند، 59.9 درصد در سال 84، به قرض‌الحسنه برمی‌گشت اما الان تقریبا 98 درصد شده است. از همین‌ها چه اتفاقی افتاده است؟ حدود 4 میلیون و 500 هزار نفر وام ازدواج گرفته‌اند یعنی بیش از 11 میلیارد تومان که اینها را هم طبقات پایین می‌گیرد و بیش از این رقم نیز قرض‌الحسنه کارهای ضروری گرفته است.


** مشاغل خانگی تعریف شد. کسانی بودند که نمی‌توانستند بنگاه تاسیس کنند، چون این کار نیاز به سرمایه بالا و هزینه زیاد دارد ولی در خانه می‌توانند تولید شغل کنند، 6 هزار و 500 میلیارد تومان به این امر اختصاص داده‌ایم یعنی به مشاغل خانگی.


** توزیع یکسان یارانه ها سبب تبعیض شد و این قانون گام بزرگی در تحقق عدالت بود. 


** خیلی‌ها هستند که از محل همین یارانه‌ها ثروتمند شدند یعنی انرژی آزاد را گرفته‌اند و فروخته‌اند و کار کوچکی روی آن انجام داده‌اند یعنی اصل کار آنها انرژی بوده است اما محصولشان را بازار آزاد می‌فروختند و این هدفمندی یارانه‌هاست و کاهش مصرف، اصلاح ساختارها و بهره‌وری نیز از مزایای هدفمندی یارانه‌ها بود، اما یک گام بزرگ هدفمندی یارانه‌ها عدالت بود. در کشور فردی پیدا می شود که سالی 5 لیتر بنزین مصرف نمی‌کند و در عین حال کسی پیدا می‌شود که سالی بیشتر از 5 هزار لیتر بنزین مصرف می‌کند؛ خب! این باید هزینه‌اش را بپردازد لذا ما این را توزیع یکنواخت کردیم و فکر می‌کنم هر‌چه جلوتر برویم، این توزیع یکنواخت به عدالت کمک می‌کند.


** حدود 30 هزار میلیارد تومان یارانه  به بنگاه های کوچک پرداخت شده است و یک میلیون و 200 هزار شغل نیز ایجاد شده است.


** مسکن مهر هم در شهر و هم در روستا انجام شده و تا الان بیش از 30 هزار میلیارد تومان اختصاص یافته است. خیلی‌ها که نمی‌توانستند آرزو کنند صاحب‌خانه شوند، الان صاحب‌خانه هستند. سرمایه‌گذاری‌ها را ‌در کشور پراکنده کردیم. 


**  قبلاً می‌گفتیم سه استان کشور صنعتی هستند اما الان اکثر استان‌های کشور دارند به سرعت صنعتی می‌شوند. ‌توزیع فولاد، توزیع خودرو، توزیع صنایع گوناگون در کشور نمونه‌هایی از صنعتی شدن هستند. 


** افزایش مراکز آموزش عالی  کشور در دولت نهم و دهم صورت گرفت و تعداد دانشجوها در دولت دهم افزایش یافته است.


** دولت سفرهای استانی را طراحی کرد یعنی آمایش سرزمینی را عینی پیاده کرد. حتی رئیس جمهور به استان‌ها و روستاها سفر می‌کرد و وزرا به شهرستان و روستاها سفر می‌کردند یعنی فشاری از ناحیه دولت برای توزیع منابع در سراسر کشور وجود داشت.


**  حقوق بازنشسته‌ها، کارگران مستمری‌بگیرها ترمیم شد. نمی‌گویم الان وضعیت ایده‌آل است‌ ولی جهشی انجام شد و کارمندانی که پایه آنها پایین بود، دو سه سال بالا رفت.  از سال 85 تا الان چند روزه حقوق کشاورزان پرداخت می‌شود.


** برای اولین بار در کشور مهاجر بعد از حادثه نداریم و این بخاظر خدمات دولت است.


** روستاها عمدتاً محروم هستند، در سال 84 تعداد روستاهایی که از گاز طبیعی استفاده می‌کردند، حدود 2 هزار خانوار بوده است که در حال حاضر این آمار به بیش از 22 هزار خانوار رسیده است. بهسازی و آسفالت جاده نیز با افزایش روبرو بود.


** عمده معوقات برای درآمدهای بالا است؛ بخش کمی برای تولیدکنندگان است و بخش عمده ای برای بخش تجارت است؛ وام را استفاده کردند اما برنگردانند.  ما فشار آوردیم که معوقات بانکی کاهش پیدا کند ‌و تا حد زیادی کاهش پیدا کرد اما مصوبه‌ای گذرانده شد و دست ما بسته شد.


** این دولت توانست در برانگیختن حس خدمت‌رسانی و باور آن در بین مسئولان تا حدود زیادی موفق باشد. در گذشته در سیستم اداری  به تعبیری اشرافیت شکل گرفته بود که اینها مخالفت خدمت‌رسانی است. ما نوکر مردم هستیم. این نوکر بودن توهین نیست بلکه افتخاری برای ما و مسئولان است.


** هیچ جای کشور از حضور دولت خالی نیست. اصل عدالت را باید عدالتگر اصلی بیاید و پیاده کند؛ هرجای ایران بروید نشاط  و شادی است، عدالت برکت را بهمراه دارد.


** دولت با خدماتش به مردم معرفی شد نه با تبلیغاتش؛ دولت، دولت پاک بود و با همه وجود در خدکت دولت بود و من بسیاری مواقع شرمنده همکارانم می شدم.


** درآمدهای دولت بیشتر نشده است؛


** سرمایه‌گذاری در بخش  نفت و گاز 46 میلیارد دلار بوده است. 


**یک اورژانس جاده‌ای در کشور درست کرده‌ایم با همکاری وزارت بهداشت، وزارت راه، هلال احمر نیروی انتظامی. تلفات جاده‌ای ما زیاد بود. سال 84 کل خودروهایی کشور 6 میلیون بود و 27 هزار و 800 نفر کشته شدند اما سال 91 تعداد تلفات ما به کمتر از 19 هزار رسید و سریعترین کاهش نرخ تلفات را داشتیم البته ‌ما به این وضع قانع نیستیم و یک نفر هم زیاد است و نباید کشته شود اما اگر با همین روند که قبل از دولت بود، ادامه می‌یافت، آمارها زیاد می‌شد.


** از سال 57 تا 84 آزادراه ها و  بزرگراه ها حدود 6 هزار کیلومتر بوده است و در این دولت 15 هزار و 70 هزار کیلومتر بوده است.


** تولید مسکن روستایی از سال 76 تا 84 حدود 127 هزار مسکن بوده که در این دولت  یک میلیون و 700 هزار مسکن ساخته شد.


** دولت الکترونیک در این دولت ساماندهی شده و صندوق قرض الحسنه و مهر امام رضا هم در این دولت تشکیل شد؛ خودروهای درست مردم بیش از سه برابر شده است  و کازسوز شده اند.


** شما اگر در هر بخشی بروید خدمات این دولت چند برابر دولت های دیگر است و اگر کسی خلاف این را بگوید بیاید و جایزه بگیرد.


** یکی از معیارهای ما برای انتخاب همکاران این بود که باید مردم را دوست داشته باشند اما بخاطر مخالفت با این دولت هیچ شخصی از دولت کنار گذاشته نشد.این دولت سندی مخالف حقوق ملت را امضا نکرد و من یادم نمی آید که تا کنون بد کسی را خواسته باشم حتی دشمنانم.


** کسی پیدا نمی شود که بخاطر انتقاد از دولت نگرانی داشته باشد و کسی نیست که ادعا کند برای انتقاد دولت مورد بازخواست قرار گرفته باشد.ما به بالاترین حد به آزادی احترام گذاشتیم و حتی این آزادی به سمت توهین منحرف شد اما آن را هم تحمل کردیم تا این آزادی محفوظ بماند


** یکی از فشارهای سنگین به ما این بود که پول دادیم به مرئم ولی باید پرداخت کنیم؛ ما برای کمک به مردم آمده ایم نه اینکه مردن را له کنیم.


** کوچکترین فاصله میان دولت و ملت بسیار خطرناک است و خیلی ها را مایوس می کند.


** بالاترین اجرای قانون اصل 44 را این دولت داشته است و این  دولت هیچ بدهی به بانک مرکزی ندارد و حتی بدهی دولت‌های قبلی را هم تسویه کردیم. ما دولتی را تحویل می دهیم که هیچ بدهی ندارد؛ کشور بدهی خارجی دارد، مردم بدهی دارند اما دولت و بانک های دولتی بدهی ندارند.


** مردم دولت را از خودشان می دانند و دولت در دولت نهم و دهم به مردم بازگشت؛ الان بالاترین اعتماد به دولت وجود دارد البته انتقاداتی هم وجود دارد. ما همیشه فریادگر مطالبات مردم بودیم و تاریخ ثبت کند که ما هیچ تصمیمی علیه ملت ایران و به ضرر آن ها نگرفتیم و تمتم تصمیمات را به مردم اعلام کردیم.


** ما کشور را در شرایط سخت اداره کردیم و هنوز ابعاد فشارها را مطرح نکردیم.

  محمود بهمنی رئیس کل بانک مرکزی در گفتگوی اختصاصی با خبرنگار باشگاه خبرنگاران درباره صفر شدن بدهی های دولتی و موضوع 747 هزار میلیارد ریال پرداخت بدهبی های دولتی به بانک مرکزی ، گفت: در این رابطه در مجمع بانک مرکزی حدود یک ماه قبل مصوبه‌ای تهیه شد و این مصوبه کاملا قانونی و برای بانک مرکزی لازم‌الاجرا است.  
 
وی افزود:موضوع پرداخت 747 هزار میلیارد ریال مربوط به مابه‌التفاوت نرخ ارز در گذشته و بودجه است که این موضوع مربوط به تغییر منابع اعمال شده در بودجه است و این کار تماما براساس ماده 26 قانون پولی کشور انجام شده زیرا بدهی‌های دولت باید براساس این ماده تسویه و مازاد آن به حساب خزانه ریخته شود.  
 
رئیس کل بانک مرکزی ادامه داد:‌ واریز مازاد بدهی های دولت به خزانه را به علت بالا بودن نرخ نقدینگی در کشور و اعمال فشارهای مالی به ویژه ورود این منابع مازاد به جامعه را به صلاح ندانستیم زیرا این کار باعث افزایش ضریب نقدینگی به میزان 4، 9 و حتی 5 درصد در کشور و در نهایت کاری خطرناک محسوب می‌شد.  
 
محمود بهمنی عنوان کرد:‌ به همین علت تصمیم گرفته شد که مبلغ 747 هزار میلیارد ریال تماما بابت مطالبات کل سیستم دولتی اعم از شرکت‌های دولتی و سایر دستگاه‌های دولتی که بدهکار هستند، برای تسویه حساب به بانک مرکزی در نظر گرفته شود و بانک مرکزی هم به عنوان نماینده دولت مکلف است که تمام این مبلغ را دریافت کند.  
 
وی درباره جزئیات بیشتر این موضوع گفت: در صورت انجام این کار هیچ چیزی به جامعه تزریق نمی‌شود و در نهایت کل بدهی‌های دولتی اعم از دولت‌های گذشته و دولت فعلی کاملا پا به پا می‌شود یعنی در واقع برای اولین بار بدهی‌های دولتی صفر می‌شود.  
 
کاهش بدهی‌های خارجی از 41.5 میلیارد دلار به 13 میلیارد دلار 

پایگاه اطلاع‌رسانی khamenei.ir به بررسی ترور حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در مسجد اباذر تهران در سال 1360 پرداخته است.

 
** چند سکانس از یک ترور

1 
با پیروزی انقلاب اسلامی، آمریکا که منافع خود را در ایران از دست رفته می‌دید، تلاش‌های گسترده‌ای را برای براندازی این نظام نوپا آغاز کرد. علاوه بر فعالیت‌های گسترده‌ی جاسوسی و ایجاد غائله‌های قومی در نواحی مرزی ایران که با محوریت سفارت آمریکا در تهران سامان‌دهی می‌شد، سازمان جاسوسی آمریکا (CIA) هم طرح فونیکس (phoenix) را برای مقابله با انقلاب اسلامی مردم ایران طرح‌ریزی کرد. بر اساس این طرح، باید سران نظام نوپای اسلامی از میان برداشته می‌شدند تا جمهوری اسلامی به زانو درآید. 
 
نقش‌های متعدد و تأثیرگذار آیت‌الله خامنه‌ای در جمهوری اسلامی در کنار پافشاری‌ ایشان در مقابله‌ با جریان‌های منحرف و بیگانه، منافقین کینه‌توز را که وابستگی آن‌ها به بیگانگان در شرایط آن روز روشن شده بود، به تصمیم خطرناکی رساند. تنها با گذشت یک هفته از تصویب عدم کفایت سیاسی بنی‌صدر در مجلس و پس از بیانیه‌ی منافقین در اعلام جنگ مسلحانه با نظام، آیت‌الله خامنه‌ای در مسجد ابوذر تهران مورد سوء قصد قرار گرفتند. حضرت امام رحمه‌الله بلافاصله پس از ترور، در پیام خود پرده از چهره‌ی عوامل ترور برداشتند: «اینان آنقدر از بینش سیاسی بی‌نصیبند که بی‌درنگ پس از سخنان شما در مجلس و جمعه و پیشگاه ملت به این جنایت دست زدند و به کسی سوء قصد کردند که آوای دعوت او به صلاح و سداد در گوش مسلمین جهان طنین‌انداز است.» 

استدلال‌های آیت‌الله خامنه‌ای در مورد خیانت‌های بنی‌صدر به گونه‌ای بود که در جلسه‌ی نهایی بررسی عدم کفایت سیاسی رییس‌جمهور در مجلس، نمایندگان موافق با عدم کفایت، با در اختیار قرار دادن وقت خود، از ایشان خواستند تا در آن جلسه هم صحبت کنند. حضور آیت‌الله خامنه‌ای در پشت تریبون در حالی که کیف بزرگی از اسناد را به همراه آورده بودند، تعجب خیلی‌ها را از ‌میزان خیانت‌‌های بنی‌صدر در طول مدت 16 ماهه‌ی ریاست جمهوریش برانگیخت و بالطبع دشمنی‌های زیادی را از سوی سازمان منافقین و گروه فرقان به عنوان حامیان بنی‌صدر برای آیت‌الله خامنه‌ای به بار آورد. 
 
2 
محافظ بیسیم را برداشت. کُدشان «حافظِ هفت» بود. «مرکز 50- 50»؛ این رمزِ آماده‌باش بود، یعنی حافظ هفت مجروح شده. کسی که پشت دستگاه بود، بلند زد زیر گریه. محافظ یک‌دفعه توی بیسیم گفت: «با مجلس تماس بگیر.» اسم دکتر فیاض‌بخش و چند نفر دیگر از پزشک‌های مجلس را هم گفت؛ «منافی، زرگر، ... بگو بیایند بیمارستان بهارلو.» 
 
بیرون از مسجد، آیت‌الله خامنه‌ای لحظاتی به هوش آمدند اما بلافاصله از هوش رفتند. در بین راه بیمارستان هم چند باری به هوش آمد و دوباره از هوش رفتند؛ ایشان هر وقت به هوش می‌آمدند شهادتین می‌گفتند. لب‌ها و چشم‌ها تکان می‌خوردند؛ خیلی کم البته. ابتدا ایشان را به درمانگاهی در همان نزدیکی‌ها در خیابان قزوین بردند اما کاری از دست کسی بر نمی‌آمد و باید ایشان را به جای دیگر می‌بردند. در این بین پرستاری که فهمید ایشان آیت‌الله خامنه‌ای، امام جمعه تهران هستند، بلافاصله به محافظین گفت یک کپسول اکسیژن همراهشان ببرند اما انگار کسی صدای او را نشنید برای همین هم کپسول را برداشت و خودش را به ماشین رساند. پایه‌های کپسول را تکیه دادند روی رکاب ماشین، پرستار هم نشست بالای سر آقا. در تمام راه، ماسک اکسیژن را روی صورت آقا نگه داشت. 

به لطف خدا، وضعیت آیت‌الله خامنه‌ای با تلاش پزشکان و بعد از انجام عمل جراحی و تزریق 37 واحد خون تثبیت شد و ایشان را برای ادامه درمان و تامین امنیت بیشتر به بیمارستان قلب شهید رجایی انتقال دادند. دکترها می‌گفتند آقا چند مرتبه تا مرز شهادت رفته‌ و برگشته. یک‌بار همان انفجار بمب بود، یک‌بار خون‌ریزی بسیار وسیع و غیر قابل کنترل بود، یک‌بار هم جمع شدن پروتئین‌ها در ریه و حالت خفگی. همه‌ی این‌ها گذشت، اما بیمار تب و لرز شدیدی داشت. چند پتو می‌‌انداختند روی‌ آقا. گاهی حتی دکترها بغلشان می‌کردند تا لرز را کمتر کنند. معلوم نبود منشأ این تب‌ها کجاست؟ 

 
3 
ترورها کور نبودند، در واقع مبنای تحلیلی داشتند. اولش فکر کردند که با ترور رهبران حل می‌شود. بعداً دیدند لایه‌های دیگری هم وجود دارد. پس موتور ترور را متوقف نکردند، بلکه به لایه‌های بعدی هجوم آوردند تا شاید بتوانند به هدف برسند و البته ممکن نبود؛ برای این که ماهیت قدرت در ایران چیز دیگری بود. هدف در واقع این بود که یک خلأ قدرتی در کشور ایجاد شود و نیروهای سازمان‌یافته‌ی ترورکننده، جایگزین این قدرت شوند. یعنی هرج و مرجی پدید بیاید تا این‌ها بتوانند جایش را بگیرند. این اتفاق نیافتاد و ناموفق بود و حتی اثرات مثبت برای نظام داشت. 

این اقدام مانند اقدام سال 58 در ترور شهید مطهری اثر خود را به جا گذاشت و باطل بودن اندیشه‌ی بنی‌صدر و طرفدارانش را به وضوح برای مردم روشن ساخت. اگر بنا بود این بطلان اندیشه از طریق مباحثات کلامی پیش رود، شاید سال‌ها طول می‌کشید اما با این اقدام ناجوانمردانه، یک‌شبه و یک‌روزه فساد خود را آشکار ساخت. ترور آیت‌الله خامنه‌ای اولین بارقه‌های خود را بر هواداران مردم‌سالاری دینی تابید. مردم به این فکر فرو رفتند که اگر رقیب حرف حساب دارد که نیازی به کشتار ندارد. 
 
4 
«ما منتظر بودیم که آقای بهشتی برگردند و از ایشان حال آقا را بپرسیم. یادم هست که من احوال را که پرسیدم، ایشان گفتند که الحمدلله از خطر گذشته است. یک جمله‌ای من در آن صحبتم گفتم و ایشان هم جوابی دادند که در ذهن من همیشه باقی مانده است. من پرسیدم که این بمب به کجا اصابت کرده است و طرف‌های مثلاً گلو و این‌جاها چطور است؟ آقای بهشتی هم که آدم باهوشی بود، خیلی زود مطلب را گرفت و گفت که آقای مهاجری مطمئن باشید که ایشان می‌توانند سخنرانی کنند. چون‌ ایشان خطیب جمعه بودند و خوش‌بیان هم بودند، ایشان متوجه منظور من شد که آیا امام جمعه داریم یا نه؟» 
 
یک روز قبل از انفجار محل حزب جمهوری اسلامی در سرچشمه تهران و شهادت آیت‌الله دکتر بهشتی که قاعدتاً آیت‌الله خامنه‌ای نیز باید در آن جلسه حضور داشتند، انفجار بمبی دست‌ساز در مسجد اباذر تهران، امام جمعه‌ی آن زمان تهران را میهمان بیمارستان بهارلو کرد. شهید آیت‌الله بهشتی از نخستین افرادی بود که برای بررسی اوضاع و خبرگیری از احوال آیت‌الله خامنه‌ای، از اعضای مؤسس حزب جمهوری اسلامی به بیمارستان رفت. 

امام مرتب پیغام می‌دادند و از اطرافیان می‌پرسیدند که: «آقاسیدعلی چطورند؟» پیامشان هم ساعت دو بعد از ظهر 7 تیر پخش ‌شد. دکتر میلانی‌نیا رادیو را گذاشت بیخ گوش آقا. آن‌ موقع ایشان به هوش بودند؛ روح تازه‌ای انگار در وجودشان دمید، جان گرفتند. 
 
5 
چهار روز بعد از حادثه که آیت‌الله خامنه‌ای از وضعیت بحرانی ساعات نخست حضور در بیمارستان خلاص شده بودند و پس از انجام عمل جراحی وضعیت ایشان تثبیت شده بود، ایشان در مصاحبه‌ای با یک گروه تلویزیونی ضمن تشریح وضعیت خودشان در سخنانی خطاب به حضرت امام رحمه‌الله و ملت مسلمان ایران، از آنان به سبب پیام‌ها و ابراز محبت‌هایشان تشکر کردند. 
 
بیتی که آیت‌الله خامنه‌ای در پاسخ به پیام محبت آمیز امام رحمه‌الله خطاب به ایشان گفتند نشان از میزان ارادتشان به رهبر فقید انقلاب اسلامی ایران داشت: 

بشکست اگر دل من به فدای چشم مستت   سر خُمِّ می سلامت شکند اگر سبویی 

آقا در مصاحبه‌ای خطاب به مردم فرمودند: «از امت مسلمان و قهرمان که این همه دارند فداکاری می‌کنند در جبهه‌ها و پشت جبهه‌ها، این همه دارند جان‌های عزیز و نفیسشان را در راه خدا می‌دهند، انتظار نداریم که در مقابل یک حوادث کوچکی از این قبیل اظهار نگرانی و احساس نگرانی کنند و ما را بیشتر از آن‌چه که شرمنده هستیم، شرمنده نکنند.» 

 
6 
خیلی از چهره‌های انقلاب برای عیادت می‌آمدند، اما آقا مرتب از شهید بهشتی می‌پرسیدند: «چرا همه می‌آیند، اما ایشان نمی‌آید؟» شک کرده بودند که یک خبرهایی هست. دور و بری‌ها هم مانده بودند که چطور به ایشان بگویند. دکتر منافی گفت بهترین راه این است که بگوییم حاج احمدآقا و آقایان رجایی و باهنر و هاشمی رفسنجانی بیایند و کم‌کم ایشان را مطلع کنند. جمع شدند، اما باز هم نتوانستند بگویند. گفتند فقط یکی‌ دو نفر شهید شده‌اند. 

آقا از جمع آن شهیدها به دو نفر خیلی علاقه داشت؛ دکتر بهشتی و محمد منتظری. اولین کسی هم که به بیمارستان بهارلو آمده بود، محمد منتظری بود. آقا اول پرسیدند آقای بهشتی چطورند؟ گفتند یک‌ مقدار پاهایش مجروح شده است. آقایان که رفتند، ایشان رو کردند به دکتر میلانی‌نیا و پرسیدند شما از حال ایشان خبر داری؟ دکتر گفت: «بله، از وضعشان باخبرم.» پرسیدند: «مراقبت جدی از حال ایشان می‌شود؟ آن‌جا هم سر می‌زنید؟» بعد هم دکتر را سؤال‌پیچ کردند. دکتر میلانی‌نیا با بغض از اتاق زد بیرون. دوباره که آمد، آقا را دید که‌ بچه‌های همراه را جمع کرده‌اند و ازشان بازجویی می‌کنند. دکتر دست و رویش را شسته بود. نشست و یکی یکی اسم همه‌ی شهدای حزب را به آقا گفت.

پس از چاپ اظهارات غلامحسین الهام درباره رجعت احمدی نژاد هنگام ظهور امام زمان علیه السلام در رسانه‌ها، دفتر سخنگوی دولت درباره این مطلب توضیحاتی داده است که بهتر است خود خوانندگان درباره آن قضاوت کنند. در این توضیح آمده است: "برخی رسانه‌ها بدون توجه دقیق به معنا و محتوای سخنان دکتر الهام، با ذهنیت قبلی نسبت به کلمه "رجعت" و قرینه‌سازی برای آن در زمینه مهدویت، نسبت به تحریف معنایی این سخنان اقدام کرده‌اند درحالی که منظور و مراد دکتر الهام از کلمه رجعت به آقای دکتر احمدی نژاد و آرزوی بازگشت وی در آینده نزدیک به عرصه سیاسی و اداره دولت باز می‌گردد.

" جمله‌ای که خبرگزاری فارس از غلامحسین الهام نقل کرد و اکنون دفتر وی درصدد توجیه آن برآمده این بود: "انشاءالله با ظهور امام زمان(عج) احمدی نژاد نیز رجعتی دوباره خواهد داشت و در آن زمان به دنبال استقرار اسلام ناب خواهد بود."