سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اصرار من و صلاحدید خاص من برای احراز مقامات از جمله ریاست جمهوری توسط علمای برجسته و مدیر و مدبر، یک ضرورت حیاتی است و این

نباید اشتباه شود که مقامات سیاسی همچون ریاست جمهوری برای عالمان آزاداندیش و توانا و فکور، یک شأن و ارزش خاص است، بلکه باید

توجه شود که مقامات سیاسی اگرچه بسیار هم در سطح بالا باشد، برای این دسته از علمای دین، وظیفه و مسئولیت سنگین ایجاد می‌کند و

آنان را به رنج و زحمت می‌‌اندازد، که ضمن کار و تلاش مداوم، اهانت‌ها و مذمت‌ها و تخریب‌ها را نیز باید تحمل کنند، چنان که حضرت امام به این

واقعیت اجتناب‌ناپذیر این‌گونه اشاره می‌کند:

نگرانی من از این است که نکند سستی کنیم و در پیاده کردن اسلام دقت لازم را ننماییم بعداً اشکال پیش بیاید. نکند مثل مشروطه شود که

آقایان تلاش کردند و مشروطه را بنا گذاشتند، آن وقت چند نفر از سیاسیون مستبد، مشروطه خواه شدند و حکومت را گرفتند... امروز من هیچ

ترسی ندارم،‌ولی ترسم از آن است که مبادا ما مسائل را به صورتی محکم تحویل دسته بعد ندهیم... ما باید همه چیز را به همان قوتی که

امروز دارد، تحویل دسته بعد دهیم،‌و آنها هم کوشش کنند که به همان قوت تحویل دسته بعد دهند. ما باید بنیان را محکم کنیم و به دسته بعد

دهیم تا پیش خدا مقصر نباشیم.

شورای نگهبان و شورایعالی قضایی و مجلس و دولت باید به گونه‌ای عمل کنند که بنیان محکمی را پایه‌گذاری نمایند. اگر بخواهیم به اسلام

پایبند باشیم، باید آینده را در نظر گرفته و درست نماییم. سعی کنید مثل مشروطه سستی نشود...

من قبلاً در مورد انتخابات گفتم که همه چیز ما باید روی موازین اسلامی باشد. افرادی که تعیین می‌شوند باید کسانی باشند که به درد اسلام

و جمهوری اسلامی بخورند، و عقیده شان هم این باشد که اسلام خوب است. نه فقط اظهار کنند ولی عقیده نداشته باشند،‌ کما اینکه در اول

انقلاب خیلی‌ها اظهار اسلام می‌کردند...

مردم، افرادی را که تعیین می‌کنند باید سعی در شناسایی آنها نموده و قبل و بعد از انقلابشان را در نظر بگیرند و بعد رأی دهند. پس مسئله

خوب بودن خود شخص است نه اینکه از یک دسته خاصی باشد، نه اینکه اهل علم باشد، حزبی باشد،‌ بازاری باشد، اینها دیگر شرط

نیست،‌عمده موازین است که قانون و اسلام تعیین کرده است...

مردم در صحنه حاضر باشند و تحت تأثیر کسی واقع نشوند. مردم با علما و اشخاص مورد اعتمادشان مشورت کنند، بعد به هر کس که

خواستند رأی دهند. مردم نباید کنار بروند، اگر مردم کنار بروند همه شکست می‌خوریم. خود مردم نگذارند قلدرها دخالت کنند،‌ افراد نالایق

دخالت کنند. اگر عده‌ای جمع شدند و افراد نالایق را انتخاب کردند، مردم به آنها رأی ندهند...

تمام مردم موظفند که در انتخابات حاضر باشند و تحت تأثیر هیچ کس قرار نگیرند. بعد از اینکه مشورت کردند که برای اسلام مفید است رأی

دهند. اگر کسی مورد شک بود و یا اگر کسانی منحرف...، به آنها رأی ندهند...

مردم اگر از من گله دارند، از اسلام سرد نشوند. من خلاف کرده‌ام، به اسلام چه؟ مردم اگر اسلام را، استقلال و آزادی را،‌ نبودن تحت اسارت

شرق و غرب را می‌خواهند،

همه در انتخابات شرکت کنند و در صحنه حاضر باشند. اگر یک ظالم خلاف کرد، اسلام که نکرده است. پس باید کاری کنیم که ظلم نباشد و

ظالم از بین برود. اگر دیدیم در این دوره خلاف شده و به افرادی ظلم شده باید تلاشمان را بیشتر کنیم تا خلاف و ظلم را از بین ببریم نه اینکه

کنار رویم و از صحنه خارج شویم. زیرا اگر از صحنه خارج شویم ظلم بیشتر می‌شود. پس باید اجتماعمان را بیشتر کنیم و بیشتر در صحنه حاضر

باشیم.

- اولین موضوع در این سخنان و رهنمودها، نگرانی‌ از تکرار وقایع تلخ نهضت مشروطه است که به صورت غفلت مشترک روحانیت و مردم، بر سر

فقیه آزاده شهید آیت‌الله شیخ فضل‌الله نوری فرود آمد.

نهضت مشروطه در اثر سهل‌‌انگاری گروهی از علمای دین، صاحبان و رهبران اصلی نهضت را حذف کرد و باعث منزوی شدن آنها شد. این بسیار

تلخ است که نهضتی را فقها و علمای بزرگ? چون شهیدمظلوم آیت‌الله شیخ فضل‌الله نوری و مرحوم آیت‌الله طباطبایی و شهید آیت‌الله بهبهانی و

جبهه علمای انقلابی به وجود آوردند و همان‌ها هم سخت‌ترین ضربه‌ها را خوردند و بدترین تخریب‌ و اهانت‌ها را تحمل کردند و در نهایت، نهضت به

دلیل هوشیاری دشمنان و غفلت و اختلاف دوستان، به دام خصم افتاد و دیگر بار استعمار و استبداد به کشور بازگشت و سایه شوم خود را بر

همه جا گسترد.

امام خمینی علاوه بر این نمونه از هشدار به علمای دین از جمله فقهای شورای نگهبان(10)، در نمونه‌ای دیگر (11) این گونه به عبرت از تاریخ

نهضت مشروطه فرامی‌خواند:

"ما باید از تاریخ عبرت ببریم و این تاریخ در زمان مشروطه این طور بود. در زمان مشروطه آنهایی که می‌خواستند ایران را نگذارند به یک سامانی

برسد و چماق استبداد تا آخر باقی بماند، بین افراد، دستجات، احزاب اختلاف انداختند، حتی آنهایی که آن وقت بودند می‌گفتند که در یک خانه

بین برادر با برادر، پدر و پسر اختلاف بود، یک دسته مستبد، یک دسته مشروطه. این اختلاف موجب شد که نتوانست مشروطه آن طوری که

علمای اسلام می‌خواستند تحقق پیدا بکند. بعد هم این اختلافات موجب شد که یک دسته از آن غربزده‌ها بریزند و به اسم مشروطه بگیرند

مقامات را و استبداد به صورت مشروطه بر این ملت تحمیل کنند و دیدید که چه شد. امروز همان روز است اگر ملت ایران بیدار نشود، اگر علماء

اسلام بیدار نباشند، غفلت کنند، اگر علمای قم، مدرسین قم، طلاب قم، علماء تهران، روحانیت مبارز تهران، علماء همه بلاد و روحانیون همة بلاد

و مردم بیدار نشوند، الآن دارند وضعی را، یعنی می‌خواهند وضعی را کار کنند که زمان مشروطه کردند، و بدانید گناهش به گردن همه ماست.(12)
- موضوع دوم در بیانات امام خمینی این است که مردم باید کاندیداها رابه طور دقیق شناسایی کنند و در این صورت است که از تکرار وقایع تلخ

تاریخ جلوگیری می‌شود. زیرا وقتی ندانند و نشناسند که چه کسانی به صورت کاندیدا در صحنه انتخابات حاضر شده‌اند و سابقه انقلابی آنها

چیست و از چه افکاری برخوردارند،چگونه می‌توانند آرای خود را متوجه آنها کنند و ذهن و وجدانی بیدار داشته باشند که به وظایف خویش عمل

کرده و سرنوشت خود و کشورشان را به خوبی و بنا بر معیاری‌های حق تعیین کرده‌اند.

از نگاه امام خمینی مشورت در اینجا نقش اساسی دارد، اما مشورت با چه کسانی؟ آیا با کسانی که خود آب را تیره می‌سازند تا ماهی مراد

را بگیرند؟ آیا مشورت باید با افرادی صورت گیرد که به دنبال اهداف سیاسی و جناحی هستند و برای دست‌یابی به آنها شخصیت صالحان و

وارستگان را لگدمال می‌کنند و آبرو و حیثیت آنان را به بازی می‌گیرند و کارنامه درخشان مبارزات و خدمات و مدیریت‌هایشان را نادیده می‌گیرند؟

طبیعی است که مشورت باید با اهل درد و دارای اندیشه‌های زلال و صاحبان انگیزه‌های پاک الهی و مقاصد والای سیاسی صورت پذیرد و در این

صورت است که مشورت به صورت سهیم شدن در عقلانیت خالص افراد سالم و صالح که به دور از نفسانیت می‌باشند، چهره ظاهر می‌سازد و

مؤثر و سازنده می‌شود.

- موضوع سوم در این بخش از رهنمودهای امام خمینی، هشدار به همه علما و مسئولان نظام و فقهای شورای نگهبان به مراقبت‌های لازم برای

در صحنه نگاه داشتن مردم است.

امام به صراحت اعلام می‌کنند که اگر مردم کنار بروند همه شکست می‌خوریم. در نگاه حضرت امام یکی از آثار حضور مردم در صحنه انتخابات این

است که آنان مانع دخالت قلدرها و اشرار در انتخابات می‌شوند. همچنین مردم مانع پیشتازی افراد نالایق می‌شوند، همان افرادی که انگیزه

خدمت به کشور ندارند و هدفشان دست‌یازی به اهرم‌های قدرت و تحقق منافع سیاسی و جناحی و مطامع اقتصادی سرشار و بیرون از تصور

است.

- موضوع چهارم در رهنمودهای امام خمینی، بسیار زیبا، متواضعانه، خالصانه و صادقانه است، این نوع سخنان صریح و یکرنگ و زلال، فقط از ژرفا و

اعماق دل چون اقیانوس او می‌تواند برخیزد و چون چشمه‌ساری در نهرهای حیات برتر و اصلح جاری شود.

 




تاریخ : یکشنبه 92/3/12 | 12:12 صبح | نویسنده : محمد hn | نظر